امروز یک روز پر کار بود برام هم توی بازرسی بودم و هم مسئول ویلچر شدم و چند زائر سالمند رو رسوندم و هم اینکه توی برنامه سلام خادم شرکت کردم. و وقتی کاملا بی حال و خسته آمدم که خروجم رو ثبت کنم یک هدیه باحالی نصیبم شد و آن هم نهار دار الضیافه حرم بود. خیلی به خود بالیدم که آقا ما رو ناهار دعوت کرد.
نکته ای که امروز بیشتر از همه باعث خستگی و رنجشم شد افرادی بودند که میخواستند وسایل ممنوعه وارد حرم کنند و گاهی اینقدر اصرار می کردند که احساس بدی پیدا می کردم. از یک طرف وظیفه حکم می کرد که جلوگیری کنم از ورود این وسایل و از یک طرف دلم نمی آمد کسی از دستم ناراحت بشود. دعا کنید بتوانیم خادم خوب آقا باشیم.
نکته ای که امروز بیشتر از همه باعث خستگی و رنجشم شد افرادی بودند که میخواستند وسایل ممنوعه وارد حرم کنند و گاهی اینقدر اصرار می کردند که احساس بدی پیدا می کردم. از یک طرف وظیفه حکم می کرد که جلوگیری کنم از ورود این وسایل و از یک طرف دلم نمی آمد کسی از دستم ناراحت بشود. دعا کنید بتوانیم خادم خوب آقا باشیم.